من روز خویش را با آفتاب روی تو کز مشرق خیال دمیده ست آغاز می کنم
🌿🌿🌿______________________________
من روز خویش را
با آفتاب روی تو
کز مشرق خیال دمیده ست
آغاز می کنم
من با تو می نویسم و می خوانم
من با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق این محال:
که دستم به دست توست!
من
جای راه رفتن
پرواز می کنم!
آن لحظه ها که مات
در انزوای خویش
یا در میان جمع
خاموش می نشینم:
موسیقی نگاه تو را گوش می کنم
گاهی میان مردم
در ازدحام شهر
غیر از تو
هر چه هست فراموش می کنم....
#فریدون_مشیری
خیلی زیبا است.
بسیار زیبا❤
👍
nice poem
very nice...see my page
like o follow